سرمایه گذاری فعال در مقابل سرمایه گذاری غیرفعال: نکات برتر سرمایه گذاری سهام


سرمایه گذاری فعال و غیرفعال در خط مقدم بحث مالی در سال های اخیر بوده است. کارشناسان و تحلیلگران نظرات قوی در مورد این موضوع دارند، اما هیچ بحثی وجود ندارد که هر دو طرف نکات معتبری را در هنگام پرداختن به این موضوع حساس در نظر بگیرند. هدف این مقاله ارائه اطلاعات مربوطه برای تجهیز سرمایه گذاران و معامله گران به ابزارهای صحیح برای اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری آگاهانه در مواجهه با معمای سرمایه گذاری فعال در مقابل غیرفعال است.

سرمایه گذاری فعال چیست؟

سرمایه‌گذاری فعال فرآیندی است که طی آن یک مدیر سبد سرمایه‌گذاری‌های مناسب را بر اساس ارزیابی‌های مستقل انتخاب می‌کند تا از یک شاخص معیار یا درصد بازده پیشی بگیرد.

سرمایه گذاری غیرفعال چیست؟

سرمایه گذاری غیرفعال یک استراتژی مدیریت سبد است که هدف آن مطابقت با یک شاخص معیار خاص است، مانند S&P 500 یا میانگین صنعتی داوجونزیا درصد بازدهی، معمولاً با سرمایه گذاری در سهام مشابه متناسب با شاخص معیار اساسی.

تفاوت سرمایه گذاری فعال و غیرفعال چیست؟

1. هزینه

به طور کلی، سرمایه گذاری فعال هزینه بیشتری نسبت به سرمایه گذاری غیرفعال دارد. دلیل این امر دو چیز است. تعداد بیشتر معاملات درگیر در معاملات فعال منجر به هزینه های معاملاتی بالاتر و در نهایت هزینه کلی بالاتر می شود. ثانیاً، از تحلیلگران پژوهشی و مدیران پورتفولیو خواسته می‌شود که بیشتر دست به کار شوند و این امر مستلزم سرمایه‌گذاری بیشتر در زمان و هزینه اضافی است.

2. ریسک

سرمایه گذاری فعال اغلب شامل ریسک بالاتری است که می تواند منجر به بازده بهتر شود. با این حال، در بسیاری از موارد، سرمایه گذاری فعال نمی تواند بازده معیار را شکست دهد و در چنین شرایطی سرمایه گذاری غیرفعال سودمند باشد.

3. مالیات بر عایدی سرمایه

استراتژی های سرمایه گذاری غیرفعال شامل «خرید و نگه دارید» است.چشم‌اندازی که معمولاً سرمایه‌گذاران را با حداقل CGT در سال می‌گذارد، در حالی که استراتژی‌های فعال می‌تواند منجر به CGT بزرگ‌تر شود که کارایی مالیاتی کمتری دارد.

4. پذیرش

سرمایه گذاری غیرفعال به انعطاف پذیری زیادی اجازه نمی دهد و قرار گرفتن سرمایه گذار در معرض سهام احتمالی کمتر از ارزش گذاری شده را محدود می کند، در حالی که هر سهام بیش از حد ارزش گذاری شده باقی می ماند به عنوان سبد سهام از همان ابتدا قفل شده است. سرمایه گذاری فعال به مدیران پرتفوی این توانایی را می دهد که به شرایط بازار واکنش نشان دهند و در صورت نیاز از مدیریت ریسک مناسب اطمینان حاصل کنند.

در دوره های بالا نوسانسرمایه‌گذاری فعال ممکن است بازده تعدیل‌شده با ریسک برتر را ارائه دهد، اگرچه محبوبیت سرمایه‌گذاری غیرفعال به طور تصاعدی افزایش یافته است.

انواع استراتژی های سرمایه گذاری فعال و غیرفعال

فعال انصاف استراتژی ها:

این استراتژی ها را می توان به دو دسته کلی سرمایه گذاری های بنیادی و کمی تقسیم کرد. سرمایه‌گذاری‌های بنیادی شامل استفاده از قضاوت انسانی برای تدوین تصمیم‌های سرمایه‌گذاری است در حالی که رویکردهای سرمایه‌گذاری کمی مبتنی بر داده‌ها هستند، از جمله استفاده از مدل‌ها و قوانین در یک رویکرد سیستماتیک‌تر.

استراتژی های سهام منفعل:

استراتژی‌های غیرفعال به شدت به درک درستی از شاخص معیار اساسی برای پیگیری دقیق عملکرد شاخص متکی هستند. جزئیاتی مانند قرار گرفتن در معرض خشکی/خارج از ساحل، ارزش بازار، وزن‌دهی سهام، M&A و تعادل مجدد شاخص تنها برخی از عوامل حیاتی هستند که باید در نظر گرفته شوند.

سرمایه گذاری فعال

سرمایه گذاری غیرفعال

استراتژی های سرمایه گذاری سهام

اساسی:

  • رویکرد پایین به بالا – تجزیه و تحلیلی که شروع می شود و در سطح شرکت و سپس با داده های صنعت مقایسه می شود.
  • رویکرد بالا به پایین – تمرکز اقتصاد کلان مانند سیاست‌های دولت یا موضوعات جغرافیایی.

کمی:

  • مدل‌های مبتنی بر عامل – این مدل‌ها از داده‌ها برای شناسایی تأثیرگذارترین عوامل قیمت در سهام خاص استفاده می‌کنند.
  • ردیابی ETF
  • استفاده از ابزارهای مشتق برای مطابقت با قرار گرفتن در معرض شاخص.
  • با خرید سهام متناسب با شاخص پایه، شاخص را به صورت جداگانه تنظیم کنید.

فعال در مقابل منفعل: کدام استراتژی سرمایه گذاری را باید انتخاب کنید؟

بسیاری از مطالعات، این دو استراتژی را در مقابل یکدیگر قرار داده اند و به این نتیجه رسیده اند که هر دو سرمایه گذاری فعال و غیرفعال دارای مزایای فردی در شرایط خاص بازار هستند. ترکیب این دو ممکن است به نتیجه ایده آل برای سرمایه گذاران منجر شود، در صورتی که استراتژی از مزایای مربوط به آنها استفاده کند.

همانطور که گفته شد، اهداف سرمایه گذار و ریسک پذیری باید همیشه در اولویت تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری های مالی باشد. برای سرمایه‌گذاران محافظه‌کار یا ریسک‌گریز که بر کارمزدها و مالیات‌های پایین‌تر تمرکز می‌کنند، یک استراتژی منفعل ممکن است مناسب‌تر باشد، در حالی که یک سرمایه‌گذار ریسک‌پذیر که ممکن است با هزینه‌ها و مالیات‌های بالاتر برانگیخته نشود، ممکن است یک استراتژی سرمایه‌گذاری فعال را ترجیح دهد.

نکاتی که در انتخاب استراتژی سرمایه گذاری باید در نظر گرفته شود:

  • اشتهای ریسک
  • اهداف مالی شخصی
  • افق زمانی سرمایه گذاری
  • هزینه

سرمایه گذاری فعال در مقابل سرمایه گذاری غیرفعال: خلاصه

در نتیجه، سرمایه گذاران باید تمام جنبه هایی را که شامل سرمایه گذاری فعال و غیرفعال می شود با توجه به اهداف سرمایه گذاری، ریسک پذیری و هزینه در نظر بگیرند. این باید اجازه دهد که مناسب ترین تصمیم برای یک نتیجه بهینه گرفته شود. از دیدگاه تحلیلگر/مدیریت پورتفولیو، بهترین روش همچنان مورد بحث قرار می گیرد، اما هر کدام به خود. هدف نهایی بازدهی برتر است و صرف نظر از روش، اگر اعداد همچنان از انتظارات/معیارها فراتر رفت، به هر طریقی به رویکردی که برای شما کار می کند ادامه دهید!

توجه داشته باشید: معامله گران باید از خطرات ضرر برای سرمایه گذاری فعال و غیرفعال آگاه باشند. این احتمال وجود دارد که شما بیش از سرمایه اولیه خود ضرر کنید. شما باید از تمام ریسک های مرتبط با سرمایه گذاری فعال و غیرفعال آگاه باشید و در صورت داشتن هر گونه شک و تردید از یک مشاور مالی مستقل مشاوره بگیرید.

با وارن در توییتر تماس بگیرید و دنبال کنید: @WVenketas





منبع